درباره شهدای گمنام

در مورد شهدا

درباره شهدای گمنام

قدر دانی ویادواره ای از شهیدان که به خاطر ما شهید شدندتا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم اگه اونا شهید نبودند ما در ایجا نبودیم خیلی ازشون سپاس گزایمواقعا خیلی گریه کننده است.

بایگانی

مجموع سخنرانى‏هاى حضرت امام خمینى (ره) پیرامون امر به ‏معروف و نهى ‏از منکر

این دو از والاترین و شریفترین واجبات هستند، و به وسیله این دو واجب، دیگر واجبات برپا مى‏شود.

وجوب آن دو از ضروریات دین، و منکر وجوب آن در صورت توجه به لوازم انکار خود و پذیرش آن، کافر خواهد بود.[1]

امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر، دو اصلى است در اسلام که همه چیز را مى‏خواهد اصلاح کند؛ یعنى با این دو اصل مى‏خواهد تمام قشرهاى مسلمین را اصلاح بکند، به همه مأموریت داده. به همه، به تمام افراد زیر پرچم مأموریت داده که باید وادار کنید همه را به کارهاى صحیح و جلوگیرى کنید از کارهاى فاسد.[2]

همان‏طورى که هر شخص و هر فردى موظف است که خودش را اصلاح کند، موظف است که دیگران را هم اصلاح کند؛ اصل امر به ‏معروف و نهى ‏از منکر براى همین است که جامعه را اصلاح کند.[3]

انبیاى عظام، تا آن جا که توانستند جدیت کردند که ظلم را از این بشر ظالم بزدایند؛ به موعظه، به نصیحت، به امر به‏ معروف، به نهى ‏از منکر.[4]

نهى ‏از منکر اختصاص به روحانى ندارد، مال همه است؛ امت باید نهى‏ از منکر بکند، امر به ‏معروف بکند.[5]

من مراعات همه شما را بکنم، شما هر یک مراعات همه را. یک همچو برنامه است که همه را وادار کرده که به همه چرا بگوییم، همه را، هر فردى، به فردى لازم کرده به اینکه امربه‏معروف کند.[6]

امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر از امورى است که بر همه کس واجب است، یک چیزى نیست که بر یکى واجب باشد بر دیگرى نه، همه ما مکلفیم که همان‏طور که مکلفیم که خودمان را حفظ کنیم و خارج کنیم از ظلمت به نور، مکلف هستیم دیگران را همین‏طور دعوت کنیم.[7]

امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر بر همه ملت واجب است؛ اگر یک خلاف یکى کرد باید او را نهى بکنید، باید بازدارید او را از این کار.[8]

ما همه امروز وظیفه داریم؛ امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر بر همه مسلمین واجب است؛ جلوگیرى از منکرات بر همه مسلمین واجب است؛ سفارش به حق که امربه‏معروف است و نهى‏ازمنکر است، بر همه مسلمین واجب است. شما و ما موظفیم که هم در تمام امورى که مربوط به دستگاههاى اجرایى است امربه‏معروف کنیم و اگر اشخاصى پیدا مى‏شوند که خلاف مى‏کنند، معرفى کنیم به مقاماتى که براى جلوگیرى مهیا هستند و مشکلات را هم تحمل کنیم.[9]

از این جهت که شما مى‏خواهید اطاعت امر خدا را بکنید، نهى‏ازمنکر کنید.[10]

آن مردمى را که دارند حیثیت اسلام را از بین مى‏برند، حقوق ضعفا را پایمال مى‏کنند و... باید نهى‏ازمنکر کرد.[11]

اگر در سکوت علماى دین و پیشوایان مذهب، ترس این باشد که معروف منکر و منکر معروف شود، برایشان واجب است علم خود را آشکار نمایند، و سکوت جایز نیست.[12]

من مسائل کلى را قبلا نوشته‏ام که باید ایران یک مملکت اسلامى و همه چیزش اسلامى باشد. اگر کسى در احوال شخصى‏اش مرتکب معصیت و فساد هم بشود و بر فرض اثبات هم، روى موازین شرعى باید امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر نمود؛ نباید کسى از این معنا سوء استفاده کند و در خیابانها کار خلاف شرع انجام دهد.[13]

با او با کلام نرم لیّن گفتگو کند، باشد که به یاد خدا افتد و از کردار خود و عاقبت امر بترسد این دستور امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر است... اکنون تو نیز که مى‏خواهى امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر کنى و خلق خدا را ارشاد کنى از این آیات شریفه الهیه که براى تذکر و تعلم فرو فرستاده شده متذکر شو تعلم گیر با قلب پر از محبت و دل با عاطفه با بندگان خدا ملاقات کن و خیر آنها را از صمیم قلب طالب شو و چون قلب خود را رحمانى و رحیمى یافتى به امر و نهى و ارشاد قیام کن تا دلهاى سخت را برق عاطفه قلبت نرم کند و آهن قلوب، به موعظه آمیخته با آتش محبت لیّن گردد و این وادى غیر از وادى بغض فى اللّه و حب فى اللّه است که انسان باید با اعدا دین عداوت داشته باشد.[14]

و باب امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر از وجهه رحمت رحیمیه است. پس، بر آمر به معروف و ناهى از منکر لازم است که به قلب خود از رحمت رحیمیه بچشاند، و نظرش در امر و نهى خودنمایى و خودفروشى و تحمیل امر و نهى خود نباشد؛ زیرا که اگر با این نظر مشی کند، منظور از امر به ‏معروف و نهى ‏از منکر که حصول سعادت عباد و اجراى احکام اللّه در بلاد است، حاصل نشود؛ بلکه گاه شود که از امربه‏معروف انسان جاهل، نتیجه معکوس حاصل شود و چندین منکر سربار شود؛ براى یک امر و نهى جاهلانه که از روى خواهش نفسانى وتصرف شیطانى واقع شود و اما اگر حس رحمت و شفقت و حق نوعیت و اخوّت انسان را به ارشاد جاهلان و بیدار کردن غافلان وادار کند، کیفیت بیان و ارشاد که از ترشحات قلب رحیمانه است، طورى شود که قهرا تأثیر در مواد لایقه بسزا کند و قلوب صلبه سخت را نیز از آن استکبار و استنکار فرو نشاند.[15]

سزاوار است که آمر به معروف و ناهى از منکر در امر و نهى و مراتب انکار خود، مانند پزشک معالج مهربان یا پدر مهربان مراعات شخص آلوده به گناه را بنماید؛ انکار او، لطف و رحمت براى مرتکب و بلکه براى همه امّت باشد و سزاوار است قصد او، تنها خدا و رضایت او باشد و عمل خود را از آمیخته شدن با هواهاى نفسانى و اظهار بزرگى، حفظ کند و نفس خود را منزه نداند و براى آن، برترى و بزرگى بر مرتکب قائل نباشد؛ چه بسا مرتکب منکر هر چند مرتکب گناهان بزرگ، صفات پسندیده‏اى داشته باشد که خد او را به خاطر این صفات دوست دارد، گرچه به واسطه ارتکاب گناه، عملش مبغوض خداوند است و اى بسا امر و نهى کننده، به عکس او باشد (صفاتى را داراست که مورد رضایت خداوند نیست) هر چند بر خود او مخفى است.[16]

از بزرگترین مصادیق امربه‏معروف و نهى‏ازمنکر و شریفترین و دقیقترین و شدیدترین آنها از نظر تأثیر و دلنشین‏ترین آنها بویژه اگر آمر و ناهى از علماى دین و سران مذهب باشد، آن امربه‏معروف و نهى‏ازمنکرى است که از شخصى صادر شود که خود، لباس معروف چه واجب و چه مستحب را به تن کرده باشد و از منکر؛ بلکه از مکروه دور باشد (یعنى خود، عامل به معروف و تارک منکر باشد) و کسى باشد که به اخلاق انبیا و اهل معنویت، آراسته باشد و از اخلاق نادانان و اهل دنیا بدور باشد تا با عمل و روش و اخلاقش، آمر و ناهى باشد و مردم به او اقتدا کنند، و اگر العیاذباللّه خلاف این باشد و مردم ببینند عالمى که مدعى جانشینى پیامبران و رهبرى امت است، آنچه را مى‏گوید عمل نمى‏کند، این وضع موجب ضعف عقیده مردم و جرأت پیدا کردن آنان بر گناهان و بدگمانى ایشان نسبت به علماى گذشته خواهد شد؛ به همین جهت بر علما، خصوصا سران مذهب لازم است از مواضع و موارد تهمت، دورى کنند و از بزرگترین موارد تهمت، نزدیک شدن به پادشاهان ستم و رؤساى ستمگر مى‏باشد و بر امت اسلامى لازم است که اگر عالمى را اینچنین دیدند، کار او را با احتمال صحت حمل بر صحت نمایند (و بگویند این کار او به خاطر مصلحتى بوده) و اگر احتمال صحت نسبت به کار او نمى‏دهند، باید از او دورى کنند و او را طرد نمایند، زیرا او غیر روحانى است که به لباس روحانیون درآمده و شیطانى است که در لباس علما است که از امثال او و شرّ آنها براى اسلام به خدا پناه مى‏بریم.[17]

اصل امر به معروف و نهى از منکر براى این است که جامعه را اصلاح کند.

این کشور باید همه افرادش آمر به معروف و ناهى از منکر باشند و اعوجاج ها را خودشان رفع کنند.

ما موظفیم همه در تمام امور که مربوط به دستگاههاى دولتى است ، امر به معروف کنیم .

انحرافات همه از منکرات است . جز خط مستقیم توحید هر چه هست منکرات است .

امر به معروف و نهى از منکر مهمترین واجبات و اشرف آنهاست .

سید الشهدا ( سلام الله علیه ) از همان روز اول که قیام کردند ، انگیزه شان این بود که معروف را اقامه کنند و منکر را از بین ببرند.

نهى از منکر اختصاص به روحانى ندارد ، امت باید نهى از منکر کند ، امر به معروف کند .

همانطور که هر فردى موظف است خودش را اصلاح کند ، موظف است دیگران را هم اصلاح کند .

سزاوار است که آمر به معروف و ناهى از منکر در امر و نهیش همچون طبیبى مهربان و پدرى دلسوز باشد که پیوسته مصلحت مرتکب منکر را در نظر بگیرد.

یاد گیرى شرایط امر به معروف و نهى از منکر و موارد وجوب و عدم وجوب آن واجب است تا در امر و نهى خود مرتکب منکر نشود.

اگر اقامه معروف و جلوگیرى از منکر موقوف بر اجتماع جمعى از مکلفین باشد ، واجب است اجتماع کنند.

از عظیمترین مصادیق امر به معروف و نهى از منکر و شریفترین و دقیقترین و شدید ترین آنها از نظر تأثیر و دلنشین ترین آنها آن است که از شخصى صادر شود که خودش لباس معروف را چه واحب و چه مستحبش پوشیده و به آن عمل کرده باشد و از منکر و حرام بلکه از مکروه دور باشد.

فرائض دینى به سبب امر به معروف و نهى از منکر استوار مى گردد.

اگر احتمال دهد امر یا نهى او در تأخیر وقوع منکر یا تسریع انجام معروف مؤثر است ، امر و نهى واجب‏است .

اگر بداند امر و نهى او جلوى معصیت را نمى گیرد ولى از آن مى کاهد ، امر و نهى واجب است .

اگر بداند یا احتمال دهد امر یا نهى اش با تکرار مؤثر است ، واجب است تکرار کند.

اگر گنهکار از گناه دست برداشت ولى توبه نکرد ، امر او به توبه واجب است .

 اگر بدعتى در اسلام واقع شود و سکوت دانشمندان دینى و رهبران مذهبى ، سبب هتک اسلام و ضعف عقاید مسلمانان شود ، بر آنها واجب است که به هر وسیله ممکن نهى از منکر کنند ، هر چند بدانند مؤثر واقع‏نمى‏شود.

امر به معروف و نهى از منکر براى این است که جامعه را اصلاح کند.

امر به معروف و نهى از منکر دو اصل است در اسلام که همه چیز را مى خواهد اصلاح کند.

وجوب امر به معروف و نهى از منکر از ضروریات دین است .

 



1- تحریرالوسیله، ص 424.

2- صحیفه نور، ج 9، ص 195.

3- صحیفه نور، ج 7، ص 47.

4- صحیفه نور، ج 19، ص 19.

5- صحیفه نور، ج 8، ص 47.

6- صحیفه نور، ج 9، ص 194.

7- صحیفه نور، ج 11، ص 84.

8- صحیفه نور، ج 13، ص 60.

9- صحیفه نور، ج 13، ص 245.

10- صحیفه نور، ج 6، ص 116.

11- تحریرالوسیله، ج 1، ص 431.

12- تحریرالوسیله، ج 1، ص 434.

13- صحیفه نور، ج 17، ص 168.

14- آداب الصلوة، ص 239.

15- آداب الصلواة، ص 237.

16- تحریرالوسیله، ج 1، ص 442

17- تحریرالوسیله، ج 1، ص 442.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۲۲
MEYSAM ESMAEILI

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی